هرگز نخواستم که بگویم تو را چقدر

عاشق شدم! چه وقت! چگونه! چرا! چقدر!

هرگز نخواستم که بگویم نگاه تو،

از ابتدای ساده این ماجرا چقدر-

من را شکست، ساخت، شکست و دوباره ساخت

من را چرا شکست، چرا ساخت یا چقدر!

هرگز نخواستم به تو عادت کنم ولی

عادت نبود، حسی از آن ابتدا چقدر -

مانند پیچکی که بپیچد به روح من -

ریشه دواند و سبز شد و ماند تا ... چقدر -

تقدیر را به نفع تو تغییر می‌دهند

اینجا فرشته‌ها که بدانی خدا چقدر -

خوبست با تو، با همه بی وفایی‌ات

قلبم گرفته است، نپرس از کجا، چقدر!

قلبم گرفته است سرم گیج می‌رود

هرگز نخواستم که بدانی تو را چقدر...

 

نغمه مستشارنظامی