اى بوسه گاه جن و ملک، خاک پاى تو
جان تمام عالم خاکى فداى تو
اى اختر سپهر ولایت که تا ابد
عالم منور است به نور لقاى تو
ای شهریار کشور دانش که در جهان
نشناخت کس مقام تو را جز خداى تو
اى ریزهخوار سفرۀ علمت جهانیان
خورشید عِلم، کرده طلوع از سراى تو
اى باقرالعلوم که هنگام مکرمت
باشد هزار حاتم طایى گداى تو
پنجم ولى و حجت خلاق عالمى
لوح دل است مهر به مهر و ولاى تو
در عرصۀ وجود نهى قبل از آنکه پاى
داده سلام احمد مرسل براى تو
هر کس تو را شناخت دل از دیگرى برید
بیگانه گشت با همهکس آشناى تو
چندین هزار عالم و دانشور فقیه
آمد برون ز مکتب و دانشسراى تو
اى خفته همچو گنج، به ویرانۀ بقیع
پر مىزند کبوتر دل، در هواى تو
فولادى است پیر غلام شکستهدل
چشم امید بسته به لطف و عطاى تو
فولادی