کسی که روی دلم زخم بی شمار گذاشت،

چه چیز غیر جنون را به یادگار گذاشت؟

چگونه می شود از یاد بُرد آن شب را؟

شبی که با دل بی طاقتم قرار گذاشت

شبی که بخت مرا زد گره به گیسویش،

مگر برای دلم روز و روزگار گذاشت؟

پیاله های لبش را به دیگری بخشید

مرا که تشنه ی او بوده ام، خمار گذاشت

برای دیدنِ دریاترین نگاهِ جهان

تمامِ عمر، مرا غرقِ انتظار گذاشت

چرا همان که به من بالِ پر زدن بخشید،

زمانِ اوج گرفتن مرا کنار گذاشت؟

همیشه شُکرگزارم برای عشقی که

میان هر غزلم، بیت ماندگار گذاشت

 

علی عابدی