مرا ببخش که این قدر دیر برگشتم

ولی به عشق تو از سردسیر برگشتم

برای دیدن خورشید چشم های تو از...

برای دیدنت از زمهریر برگشتم

برای دیدن شب های آسمانی تو!

به آستان تو آی ای کویر! برگشتم

مرا که یخ زده ام آتش نگاهت را

بگیر در من و بر من مگیر، برگشتم

شماتتم نکن ای دوست کز کنار تو من

امیر رفتم و اینک اسیر برگشتم

اگرچه سر به هوا، جاده سر به راهم کرد

که از مسیر سفر، سر به زیر برگشتم

گریزم از تو برایم نداشت سودی و من

به سمت و سوی تو ای ناگزیر! برگشتم

 

محمدحسین نجفی