رنج‌ها از آسمان وقتی مقدر می‌شوند

قسمت هر آدمی یک روز، آخر می‌شوند

اینکه داری می‌روی، تقدیر عاشق‌پیشه‌هاست

قصه‌های این جماعت این‌چنین سر می‌شوند

اینکه داری می‌روی یعنی خودت فهمیده‌ای

حرف‌های عاشقانه باعث شر می‌شوند

سرسری بارانی‌ات را که مرتب می‌کنی

باز هم آیینه‌ها از تو مکدر می‌شوند

راست می‌گویی که وقت رفتنت زیباترم

برگ‌ها هم وقت مردن دیدنی‌تر می‌شوند

چادرم را می‌کشم با گریه روی صورتم

زن که باشی رنج‌ها چندین برابر می‌شوند

راست گفتی آسمان بعد از تو هم آبی شده

ابرها از بس که می‌گریند پر پر می‌شوند

 

فاطمه هاوشکی